نقش بازی در یادگیری
بازی فعالیتی غیر جدی و تفریح و فرار از تنهایی است که کودک یا حتی نوجوان از خود نشان می دهد بازی مختص یک دوره از زندگی نمی باشد بازی برای سنین مختلف فرد ممکن است معنی و مفهوم و ارزش و اهمیت خاص مهمی داشته باشد . با توجه به معنی و مفهوم آلپورت یعنی فرد سالم کسی است که بتواند فعالانه کارکند ، بازی کند و دوست بدارد . آیا این فعالیت ها در هر شرایطی به وجود می آید با بررسی چند مورد از شرایط بازی به این پرسش پاسخ خواهیم داد .
طبیعت بازی
طبیعت بازی شامل مکان اشیاء غیر جانداری است که کودکان خود را با آنها مشغول می کنند در حیوانات به جزء انسان ها بازی به معنی حرکت شدید جسمی مانند این سود آن سود و بدن به دنبال هم دویدن و درگیر شدن با یکدیگر است . در حیوانات به ندرت پیش می آید که خود را با اشیاء غیر جاندار مشغول کنند اما در انسان ها بر عکس بازی به صورت استفاده از اشیاء فیزیکی انجام می شود و کودک و نوجوان با رشد جسمی و فکری خود از این اشیاء به طور نمادین و الگو استفاده می کنند و سعی می کنند مانند آنها عمل کنند به چیزهایی از خود به آنها یاد بدهند مانند پیروی کردن از عروسک ها و روبات هایی که مطابق انسان حرف می زنند و حرکت می کنند و کارهایی انجام می دهند . از نظر اجتماعی در کودکی بازی به صورت انفرادی ، در سه سالگی به بازی موازی یعنی بچه ها در کنار هم به تقلید از یکدیگر به بازی می پردازند ( مانند ( محیط مهد کودک ) سپس در چهار و پنج ستلگی به بازی واقعاً اجتماعی می انجامد .
طبقه بندی های بازی
کوشش های بسیاری به عمل آمده تا بازی کودکان را بر حسب مضمون و محتوای آن طبقه بندی کنند اما یکی از راه های شناخت آنها به 4 مقوله ی اصلی می باشد یعنی کارکردی ، تخیلی ، پذیرا و سازنده .
بازی کارکردی به معنی مهارتی که معمولاً تا حدی خام و ناپرورده است مانند پاکوفتن یا کف زدن یا خندیدن می باشد . بازی تخیلی معمولاً در دومین سال زندگی آغاز می شود و مستلزم خیال پردازی و رفتار خیالی است کهکودکان به خود یا اشیاعی که با آنها بازی می کنند نقش ویژه ای می دهند مثلاً با یک عروسک به عنوان یک کودک واقعی رفتار می کنند کمی پس از آن بازی پذارا که در این دوره به گوش کردن به داستان ها یا کارتون ها رغبت نشان می دهند در پایان سال دوم زندگی بازی سازنده آغاز می شود که کودک در این دوره به چیدن مکعبات و خانه سازی مانند این ها مشغول می شوندو یا به نقاشی و بازی با گل ، آب و شن و ماسه و عوامل طبیعی دیگر کشش پیدا می کنند به این 4 مقوله ، مقوله ی پنجمی می توان افزود که به آن بازی همراه با مقررات است که در محیط کودکستان بیشتر رخ می دهد .
بازی و یادگیری
شکلی نیست که کودکان از طریق بازی یاد می گیرند برای کودک پیش دبستانی ممکن است هیچ فرقی بین آنچه که بزرگسالان آن را کار تلقی می کنند و بازی کودکان وجود نداشته باشد کمک به پدر و مادر در کارهای خانه یا در باغ و باغچه برای کودک شکل از یک بازی است که با بازی کردن با اسباب بای ها و ... فرقی ندارد . همچنین بازی می تواند پشتیبانی قوی برای فعالیت باشد که کودکان را در موقعیت های مختلفی قرار می دهد و به آنها فرصت می دهد که با رویداد ها آشنا شوند. بازی می تواند محرکی برای یادگیری اجتماعی باد چنان که وقتی عده ای بازی می کنند در می یابند که چیزی برای آنها خوشایند و چه چیزی نا وشایند است هر چه دوره ی بازیبه کودک دادهشود مانند دسترسی به وسایل های بازی و عوامل طبیعی و هر چه وسایل بیشتری برای دستکاری یا ئسایلی برای طراحی و نقاشی وجود داشته باشد نسبت به کودکی که کمتر میدان بازی کردن به آن داده شود با سرعت بیشتری یادمی گیرد و تعامل اجتماعی می یابد همچنین از قدرت هوشی بالاتری برخوردار خواهد بود .
بازی و برنامه ی درسی
در این قسمت به بررسی استفاده ی بهینه از بازی در برنامه درسی می پردازیم . روشن است که مربیان مهد کودک و کودکستان و معلمان مدارس ابتدایی بیشتر با چهر مقوله ی اول بازی که به آنها اشاره کردیم سر و کار داریم و مربیان مدارس و راهنمایی و دبیرستا نها به مقوله ی پنجم ( مسابقه ) بیشتر علاقه مند هستند . بازی در کودکستان نیز بخش عمده ی از برنامه ی درسی است اگرچه مربیان مهد ها با جنبه های لذت بخش و شادی آور بازی کاملاً آشنا هستند هدف آنها از بازی فراهم ساختن نوع تجربه هایی برای کودکان است که به شکل های مطلوب تر یادگیری نیز می انجامد و از آن جا که مربیان کودکان سنین بالاتر با مربیان مهدها چندان تفاوتی ندارند می توانیم بگویم آنچه در کودکستان ها و آمادگی ها را از مدارس جدا می کند شیوه های آموزش است تا هدف های آموزشی . وظیفه ی مربی در مهدها ارائه ی فعالیت هایی است که جنبه ی بازی داشته باشند وظیفه ی دیگر او این است که به کودکانکمک کند تا خود را کاملاً در آن فعالیت ها غرق کنند .
ساختمند کردن بازی کودکان
مسئله ای که پیش می آید میزان ساختمند کردن بازی کودکان توسط معلم است یعنی تا چه اندازه باید الگوی معمولی در راهنمایی بازی کردن به کودکان ارائه شود که به طور مشخص برای آشنا کردن آنان با مهارت ها وروش های ذهنی قابل تَمَبُز طراحی شود . وقتی کودک از کودکستان به آمادگی می رود درجه و میزان رسمیت برنامه زمان بندی شده آشکار تر و تأکید بر روی بازی کاهش می یابد در این زمان اوضاع و شرایط یادگیری در سطح گسترده انجام می شود و آنچه در محیط آمادگی یاد داده می شود مهم تر و در سطح پیشرفته تری انجام می شود .
ورزش
از کلاس درس بیرون می آییم و به زمین ورزش می رویم ورزش تنها برای رشد جهانی و سلامتی بدن مفید است بلکه رشد شخصیت نیز سودمند است . اگر ورزش برای رشد شخصیت سودمند باشد این دلیل محکمی است برای گنجاندن آن در برنامه آموزشی زیرا آموزش و پرورش علاوه بر تعلیم و تربیت و رشد شخصیت و اخلاق تأکید می کند در نوجوانان بازی های مسابقه ای به عنوان بازی های هایی نگاه می شود که سود اجتماعی دارند . این بازی ها هم می توانند اوقات فراغت را به طور کامل پر کنند و هم اندام نوجوان را پرورش می دهند و از این رو موجب سلامت جسمانی و روانی آنان شوند همچنان می توانند راهی برای گردهمایی مردم باشد که از این طریق فرصت هایی مانند عملکرد و پشتیبانی متقابل فراهم می آید وقتی این مزیت ها کاملاً درک و فهم شوند ممکن است ارزش بازی نه تنها برای نوجوانان و بزرگسالاننیز شناخته و پذیرا شود .
بازیهای کامپیوتری
در دنیای حاضر عملاً استفاده از کامپیوتر فعالیتی رایج و پر طرفدار برای بازیها و سرگرمی های حرفه ای و تفریحی به ویژه در میان پسران محسوب می شود بازی با کامپیوتر بیشتر اوقات موجب کناره گیری از تماس و برخورد اجتماعی می شود که پیامدهای اجتماعی آن نه تنها موجب یادگیری اجتماعی و رشد مهارت های ارتباطی است بلکه از نظر رشد حساسیت نسبت به احساسات و نیازهای دیگران نیز پیامدهایی به دنبال دارد . مثلاً در بین بعضی از کودکان و مشاری از نوجوانان اعتیاد به آن دیده می شودکه موجب نگرانی است و این خود دلیلی است برای اینکه به آن موضوع توجه بیشتری شود اما بازیهای کامپیوتری جنبه ی مثبتی نیز دارند صرف نظر از برخی از لذت هایی که کودکان و نوجوانان از برنامه ها و بازی های آن می برند این بازیها می توانند به رشد برخی مهارت های فکری و ذهنی کمک فراوان کنند .
موقعیت در این بازی ها می تواند عزت نفس و اعتماد به خود در کودکان یا نوجوانان را تقویت کند و موجب نگرشی مثبت به یادگیری رسمی تر کامپیوتر شود . بهترین توصیه ای که عقل سلیم پیشنهاد می کند این است که بازی های کامپیوتری نباید جای فعالیت اجتماعی کودک یا نوجوان را بگیرد . انتخاب بازی ها باید با شناخت گسترده ای انجام شود به طوری که کودک یا نوجوان زمان زیادی را بی دلیل صرف فعالیت هایی نکند که بیش از اندازه به استمرار فعالیت های تکراری یا خشونت فیزیکی بیش از اندازه ای را به نمایش بگذاررد .
منبع ، روان شناسی در خدمت معلمان یادگیری و شناخت ، جواد قهرمانی ، تهران وزارت آموزش و پرورش ، مؤسسه ی فرهنگی منادی تربیت 1381 - 1382
فقط به ندای کودک درون خویش گوش بسپار نه هیچ ..... " . کریستیان بوبن
" سعادت دیگران بخش مهمی از خوشیختی ماست " . رنان
" با مردمان نیک معاشرت کن تا خودت هم یکی از آنان به شمار روی " . ژرژهربرت
" آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد " . فردوسی خردمند
" کوههای عظیم پر از چشمه اند و قلبهای بزرگ پر از اشک " . ژوزف رو
" بی گمان اولین باژ ، آخرین باژ نخواهد بود " . ارد بزرگ
" براستی که ابلهان انسانهای خوشبختی هستند ، زیرا که هرگز پی به تنهایی خود نمی برند " . ژان یل توله
" هرکس باید روزانه یک آواز بشنود ، یک شعر خوب بخواند و در صورت امکان چند کلمه حرف منطقی بزند " . گوته
" تواضع بیجا آخرین حد تکبر است " . لابرویر
" هیچکس بدبخت تراز کسی نیست که همیشه خوشبخت است " . هلندی
" آنها که غائب اند ، کمال مطلوب اند و حاضرین معمولی و پیش و پا افتاده اند " . گوته
" سخن های پست ، آدمهای حقیر را جذب و خردمندان را فراری می دهد " . ارد بزرگ
" خدمت به خلق وظیفه نیست بلکه لذت است " . زرتشت
" با هر که بدی کردی تا دم مرگ از او بیندیش " . نیچه
" نیکی و سود خویش را در زیان دیگران مخواه " . زرتشت
" من آینده را دوست دارم چون بقیه عمرم را باید در آن بگذرانم " . کترینگ
" برای آنکه عمر طولانی باشد ، باید آهسته زندگی کنیم " . سیسرون
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد
برای آنکه بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت
یک با یک برابر است
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
همیشه یک نفر باید به پا خیزد
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است
معلم
مات بر جا ماند
و او پرسید
گر یک فرد انسان واحد یک بود آیا باز
یک با یک برابر بود
سکوت مدهوشی بود و سئوالی سخت
معلم خشمگین فریاد زد
آری برابر بود
و او با پوزخندی گفت
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که زور و زر به دامن داشت بالا بود
وآنکه قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت
پایین بود
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
آن که صورت نقره گون
چون قرص مه می داشت
بالا بود
وان سیه چرده که می نالید
پایین بود؟
اگر یک فرد انسان واحد یک بود
این تساوی زیر و رو می شد!
حال می پرسم یک اگر با یک برابر بود
نان و مال مفت خواران
از کجا آماده می گردید؟
یا چه کس دیوار چین ها را بنا می کرد؟
یک اگر با یک برابر بود
پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا که زیر ضربت شلاق له می گشت؟
یک اگر با یک برابر بود
پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟
معلم ناله آسا گفت
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید
یک با یک برابر نیست.
مراحل اقدام پژوهی
1- مشخص کردن موضوع وعنوان پژوهش
2- توصیف وضعیت موجودوتشخیص مسئله
3- گرد آوری اطلاعات (شواهد ا)
4- تجزیه وتحلیل وتفسیر داده ها
5- انتخاب راه جدید موقتی
6- اجرای طرح جدید موقتی
7- اجرای طرح جدید ونظارت بر آن
8- گرد آوری اطلاعات (شواهد2)
9- تجدید نظر ودادن گزارش نهایی یا اطلاع رسانی
مراحل 9 گانه فوق را می توان به سه مرحله عمده تقسیم کرد .
مرحله تشخیصی (مراحل 1تا5) ، اجرا (مرحله 6 )وارزیابی وعرضه (7تا9) .
این سه مرحله عمده باعناوین گوناگون توسط پژوهشگران واندیشه گرانپژوهش در عمل توصیف شده است .1
1- 1- قاسمی پویا ،اقبال .راهنمای عملی پژوهش درعمل .انتشارات پژوهشکده تعلیم وتربیت .سال 1381.
روشهایی برای کمک به فرزندان
والدین برای کمک به فرزندان خود باید:
1- برای فرزندان خود وقت کافی در نظر بگیرند و دقیقاً توضیح دهندکه چرا رفتاری پذیرفتنی است در حالیکه رفتاری دیگر چنین نیست و هنگام سرزنش فرزند خود آن رفتار خاص را مورد خطاب قرار دهند نه شخصیت کودک را.
2- بعضی مواقع عدم وجود مهارتی خاص موجب اضطراب می شود؛ مثلاً کودکانی که نمی توانند وارد جمع کودکان دیگر شوند به کمک والدین خود نیاز دارند که این مهارت را به وی بیاموزند و بدین ترتیب وحشت از این که اساساً ایرادی در وجودش دارد را از وی دور سازند.
3-وقتی کودکی هنگام آموختن درس خود دچار تشویش و نگرانی میشود به او کمک کنید تا مشکل خودرا تشخیص دهد و برطرف سازد.
4-وقتی اشتباهی صورت می گیرد تا جایی که امکان دارد برای اصلاح آن وقت کافی بگذارید زیرا عجله کودک را نگران می کند.
5-سعی کنید از راههای گوناگون به کودک خود آموزش دهید. مثلاً یک کودک ممکن است آموزش ها را تنها به صورت شفاهی درک نکند بنابراین کاری را که باید او انجام دهد هر قدر هم که ساده باشد کاملاً شرح داده و به طور عملی انجام دهید .
6-والدین برای این که کودکشان را از نگرانی برهانند باید او را دایم تشویق یا تحسین کنند البته تشویق، اغراق آمیز و ناپخته نباشد.
7-برخی از کودکان هر نوع تعریف و تمجید را یک جور مزاحمت تلقی می کنند. واکنش فرزندتان نسبت به تعریف و تمجید را مشاهده کنید و وقتی متوجه شدید که کودکتان حتی هنگام تعریفی مثبت آشفته خاطر و مضطرب می شود تا جایی که امکان دارد او را به حال خود بگذارید و کاری به کارش نداشته باشید.
8-والدین کودکی که نمی تواند خشم خود را کنترل کند باید او را تشویق کنند تا روی یک کار- نه چند کار همزمان- وقت بگذارد و از بار اضافی و اضطراب ناشی از خستگی و گرسنگی بپرهیزد زیرا ممکن است امیدش را در راه رسیدن به اهدافش از دست بدهد.
9-والدین باید از کودک بپرسند که چه اهدافی دارد.
10-وقتی هدف کودک مشخص شد باید به او کمک کنند که تشخیص دهد آیا هدفش با واقعیت همخوانی دارد یا خیر و اگر چنین بود برای رسیدن به آن، او را تشویق کنند.
11-والدین کودک نگران باید به او کف نفس بیاموزند. برای پدر یا مادر این که کودکش می گوید:« من خیلی احمق هستم.» یا« هیچ کاری از دستم برنمی آید؟»سخت است. ولی وقتی کودک نسبت به خود چنین احساسی دارد فریاد کشیدن بر سر او هیچ دردی را درمان نمی کند. وقتی به او دستور می دهیم که این گونه صحبت نکند تنها نگرانی اش را افزایش داده ایم. مجبوریم احساسات منفی کودکان را بپذیریم تا بتوانیم آنها را تغییر دهیم. به جای این که با زورگویی او را از داشتن احساسات منفی منع کنید برایش محیطی فراهم کنید تا بتواند این احساسات را ابراز کند ولی با روشی درست به او نشان دهید که این احساسات واقعیت ندارند.
باانگشتانم بیشتر نقاشی میکشیدم تا با آن امر و نهی کنم .کمتر تنبیه میکردم و بیشتر تشویق .
فرزندم را بیشتر به تفریح میبردم و با او بازی میکردم .
از جدی زندگی کردن دست بر میداشتم و جدا زندگی می کردم .
بیشتر محبت می کردم و کمتر زحمت می کشیدم .
کمتر سخت گیری میکردم و بیشتر دستگیری میکردم .
اول خودم را میساختم و بعد خانه ام را.
« دایان لومانس
مهارت های نوشتن دانش آموزان
1. املا به صورت گروهی به این شکل که بچه ها را به گروه های 5-6 نفره تقسیم می کنیم ودر هر گروه،هر خط را یک نفر از گروه می نویسد و در انتها نمره ی گروهی می دهیم و آن املادر پوشه ی گروه ها قرار می گیرد .
2. هر گروه یک متن املا با کمک تمام اعضای خود می نویسد و ما املای همه ی گروه ها را جمع آوری کرده و می خوانیم و سپس یا بهترین متن دیکته را به کل کلاس می گوییم و یا از هر گروه یک پاراگراف انتخاب کرده و دیکته تلفیقی تهیه کرده و به کل کلاس ،دیکته میگوییم . در این صورت متن دیکته را بچه ها انتخاب کرده اند.
3. بچه ها را گروه بندی می کنیم و سپس هر گروه متن دیکته ای را می نویسد و برای گروه دیگر می خواند تا آن گروه بنویسند . دیکته گروه به گروه نام دیگر این دیکته است .
4. در روش دیگر باز بچه ها به گروه های 5 یا 6 نفره تقسیم می شوند . ده کلمه مهم از درس انتخاب می کنیم و از بچه ها در گروه ها می خواهیم که هر کدام جمله ای را در ارتباط با درس بنویسند و از کلمات مهم مورد نظر استفاده کنند و هر گروه جملات خود را کنار هم گذاشته و یک متن کوتاه و زیبا بسازد .
5. در مواقعی که شاگردی ضعیف است و در املا پیشرفت چندانی ندارد . می توان در هنگام دیکته دانش آموز ضعیف را کنار دانش آموز قوی نشاند تا بعضی از لغات را که برایش مشکل است با مشورت بنویسد ؛ در نتیجه دانش آموز ضعیف هم آن لغت رابه خوبی به ذهن می سپارد و هم با افت نمره به طور مکرر مواجه نمی شود . البته این روش نباید به طور تکرار و همیشگی باشد .
6. در هنگام تصحیح کردن املا ، معلم صحیح لغات را نمی نویسد و دانش آموزان خودشان درست لغات را از کتاب پیدا می کنند و بعد ما به آن املا نمره می دهیم . یعنی ابتدا دور کلمات اشتباه خط می کشیم و صحیح آن را بچه ها می نویسند و ما به صحیح نوشته ها ی آن نمره می دهیم .
7. روش دیگر این است که معلم بهتر است متن دیکته را قبل از املا برای بچه ها بخواند ،ولی بچه ها چیزی ننویسند و تنها گوش دهند. سپس کلماتی که مشکل دارند یک بار پای تابلو نوشته شود و سپس پاک گردد و بعد بچه ها املا را بنویسند .
8. در صورت دیگر املا ، می توان شفاهی دیکته را خواند و بچه ها لغات مهم آن را هجی کنند و در هوا بنویسند .
9. می توان املایی را به صورت پلی کپی بدون نقطه ،بدون تشدید ،و یا به صورت لغات ناقص به دانش آموزان داد تا آنان در جای مناسب نقطه بگذارند و یا تشدید قرار دهند یا لغات ناقص را کامل کنند .
10. میتوان دیکته را به صورت صحیح و غلط در کنار هم قرار داد تا بچه ها کلمه ی غلط را خط بزنند .
11. املای تقویت حافظه : بدین صورت است که معلم متنی را روی تخته می نویسدو سپس متن را برای دانش آموزان می خواند و سپس روی نوشته هایش روی تخته پرده می کشد و بچه ها باید آنچه از متن فهمیده اند را بنویسد بعد معلم پرده را از تخته بر می دارد و بچه ها متن خود را با متن تخته مقایسه می کنند و به خود امتیاز می دهند .
12. روش دیگر ، می تواند با استفاده از آینه باشد که کلمات را بر عکس بنویسیم و بچه ها با آینه درست آن را بنویسند و یا صحیح آن را بخوانند .
13. دیکته آبکی:استفاده از آب و حیات مدرسه است . بدین صورت که بچه ها انفرادی یا گروهی با خود ابپاش به مدرسه می اورند و با آب دیکته را روی زمین بنویسند و گروهی نوشته های خود را تصحیح کنند .
14. روش دیگر در تصحیح املا این است که دانش اموزان با درست اشتباهات خود جمله بسازند و یا دیکته بصورت جمله سازی از لغات مهم درس باشد .
15. کلمات مهم یا مشکل درس را روی پارچه بنویسند و سپس با خمیر و یا نخ و سوزن کلمات را بسازند یا بدوزند که در این صورت املا با هنر و بازی توامان می شود . (یادگیری تلفیقی )
16. دانش آموزان با اشتباهات خود در املا کلمات هم خانواده ، مخالف و یا هم معنا بنویسند .
17. همکاران معلم می توانند در املا های کلاسی جای خود را تعویض کنند و به بچه های کلاس های دیگر املا بگویند تا بچه ها با انواع صدا ها و لحن و گویش در دیکته آشنا شوند .
18. دانش اموزان می توانند به والدین خود دیکته بگویند و والدین در املای خود چند کلمه را اشتباه بنویسند تا بچه ها ان را تصحیح کنند و به پدر و مادر خود نمره بدهند .
19. بچه ها می توانند به معلم خود دیکته بگویند . هر گروه یک پاراگراف به معلم بگوید و در انتها گروه ها ورقه ی معتم را تصحیح کنند . البته بهتر است معلم چند کلمه را عمدا اشتباه بنویسد .
20. برای والدین بی سواد و یا کارمند ، فرزند می تواند صدای خود را ضبط کند و از روی صدای خود به خودش دیکته بگوید .
21. یکی دیگر از روش های املا این است که می توان املا را به بچه ها داد تا تصحیح کنند ولی در نهایت نمره نهایی را معلم بدهد و یا دانش اموز تصحیح کننده با مداد کنار دفتر نمره بگذارد .
22. معلم لغاتی را روی مقوا می نویسد و مقوا را به تخته نصب می کند و زمان کوتاهی وقت می دهد تا دانش آموزان کلمات را با دقت نگاه کنند و سپس مقوا را جمع می کند . در این جا بچه ها هر آنچه از لغات در ذهنشان مانده است را می نویسند و ما لغات و کلمات انان را تصحیح می کنیم تا دقت انان سنجیده شود .
23. روش دیگر املا همراه با بازی است به این صورت که دانش اموزان با گچ روی زمین مدرسه در حیاط دیکته بنویسند و سپس حیاط را دسته جمعی بشویند تا آثار گچ حیاط مدرسه را کثیف نکند .
24. معلم می تواند املا را بر روی چندین کارت بنویسد و این کارت ها را بین گروه ها پخش کند تا تمام گروه ها کارت ها را ببینند و سپس کارت ها را جمع کرده و از روی آنها دیکته بگوید .
بازدید دیروز: 2
کل بازدید :159643
مراکز پژوهشی کشور [465]
چهار گام از خانه تامدرسه [320]
چگونه در ک مطلب خود را افزایش دهیم [443]
توصیه مهم برای امتحان [358]
چرا مدیران باید روانشناسی بدانند [399]
یک راه مناسب برای پیشرفت تحصیلی [603]
مقالات همایش های علمی [453]
عکس [378]
زندگی نامه مشاهیر جهان [365]
مقالات دینی واخلاقی [323]
مقالات علمی وپژوهشی [723]
اختراعات واکتشافات [255]
روابط انسانی در مدارس [392]
مهارت های ده گانه ی زندگی [485]
[آرشیو(25)]
آموزش ابتدایی
اقدام پژوهی
آموزشی
اسرار موفقیت
ورزش
مهربانی با کودکان
نقش معلم در کاهش اضطراب امتحان
پاییز 1386
آموزش وپرورش یزد
وزارت آموزش وپرورش
لینک سایت های آموزشی
طراحی فعالیت های آموزشی
نگاهی به ارزشیابی توصیفی
آیین نامه امتحانات
آیین نامه رسیدگی به تخلفات اداری
نگاهی به جلسات شورای معلمان
شرایط مطالعه بهتر
جملات زیبا
داستان های پند آمیز
مهارت مقابله با خشم
ورزش وسلامتی
دانلود فیلم